پس از تحصیل در دانشگاه، ۳ روز از هفته در مدرسه‌ای تدریس می‌کرد که در روستای اجیرلو پارس‌آباد، آخرین شهر مرزی ایران قرار داشت. پس از گذشت زمان در این روستا کتابخانه‌ای تأسیس کرد که با کمک وزارت ارشاد، سازمان جوانان و... کتابخانه‌ای با ۳۰۰۰ جلد کتاب تأسیس شد.

به گزارش فریاد ارس، احمد در خانواده‌ای پرجمعیت ۹ نفره زندگی خود را آغاز کرد و شیطنت بسیاری در دوران کودکی داشت. بعد از آن که پدر احمد از ژاندارمری بازنشسته شد دیگر توان پرداخت مخارج زندگی از اختیار او سلب شد، به همین دلیل احمد به این فکر افتاد تا با فروش تخمه و باقالی  و آلاسکا در باشگاه‌های فوتبال و فروش فرم‌نامه‌های درخواست از ریاست جمهوری پول اندکی به دست بیاورد.

همچنین مادر احمد به ساخت رشته پلویی روی آورد. از آنجا که قوت غالب رژیم غذایی افراد این منطقه برنج است، ساخت رشته برای رشته‌پلو کسب‌وکار بسیار پردرآمدی بود. زندگی پرفرازونشیب احمد به همین منوال گذشت تا به دبیرستان رسید که او برخلاف سایر افراد خانواده رشته ریاضی را برای تحصیل انتخاب کرد. دو بار کنکور داد تا بالاخره در رشته ریاضی در دانشگاه گیلان قبول شد و در کنار تحصیل به کار در کتابخانه مرکزی دانشگاه مشغول شد، همچنین در مرکز رایانه دانشگاه نیز فعالیت‌های بسیاری داشت.

در دوران دانشگاه فعالیت‌های بسیاری در تشکل‌ها و انجمن‌ها داشت، او دبیر کانون گردشگری جهاد دانشگاهی، مدیر فرهنگی کانون گردشگری دانشگاه گیلان، نایب دبیر مجمع اجتماعی فرهنگی دانشجویان، دبیر شورای هماهنگی کانون‌های فرهنگی، نایب رئیس اول مجمع ملی جوانان و عضو شورای سیاست‌گذاری کانون فرهنگی دانشجویان کشور نیز بوده است.

پس از تحصیل در دانشگاه، ۳ روز از هفته در مدرسه‌ای تدریس می‌کرد که در روستای اجیرلو پارس‌آباد، آخرین شهر مرزی ایران قرار داشت. پس از گذشت زمان در این روستا کتابخانه‌ای تأسیس کرد که با کمک وزارت ارشاد، سازمان جوانان و… کتابخانه‌ای با ۳۰۰۰ جلد کتاب تأسیس شد. تا آن زمان هیچ کتابخانه مدرسه‌ای در استان اردبیل با این تعداد کتاب وجود نداشت.

در کنار این حرکت، احمد مصرف کاغذ یکسال مدرسه را تأمین کرد، همچنین۴۲۰ ماشین‌حساب برای دانش‌آموزان تهیه کرد. او آزمایشگاه مدرسه و کلاس ورزش مدرسه را به طور کامل تجهیز کرد. پس از دوسالی که در این مدرسه تدریس کرد دوباره به درس و دانشگاه علاقه‌مند شد و با قبولی در کنکور ارشد ۸۶ به دانشگاه تربیت مدرس رجایی تهران رهسپار شد. در ادامه احمد در کنفرانس ریاضی العین امارات و کنفرانس ریاضی استانبول ترکیه شرکت کرد و چندین مقاله ‌‌‌ISI تدوین کرد.

او در ۱۷ کنفرانس داخلی به ارائه پرداخت و ۱۷ مقاله خود را در کنفرانس علوم منتشر کرد، او با این ابتکارات استاد دانشگاه پیام نور شد و در کنار آن مقام مدیریت پژوهش‌سرای تالش را برعهده گرفت؛ پس از گذشت چند سال خانه ریاضیات تالش را تأسیس کرد که اقدامی نو در این حوزه بود. خانه ریاضیات تالش در سال‌های فعالیت المپیادهای ریاضی و مسابقات بین‌المللی ریاضی در اصفهان برگزار کرد، اردوهای مختلفی برای دبیران و بازنشستگان و اردوهای نمایشگاه کتاب برگزار کرد، همچنین نمایندگی مسابقات بین‌المللی کانگرو در ایران را گرفت.

احمد در دوران مدیریت خود در پژوهش‌سرا آزمایشگاه زیست آن را تجهیز کرد و فعالیت‌های عمرانی و طرح دیوار سبز را در این مجموعه اجرا کرد. طرح دیوار سبز از ایده تا اجرا دارای ۷ مرحله زیر است؛ ۱. عدم شناخت مدیران و مسئولین از پژوهش‌سرا؛ ۲. مشورت برای رسیدن به روش تبلیغاتی متفاوت؛ ۳. الگوگیری از مدل اوکراینی؛ ۴. کامل کردن و بومی‌سازی طرح؛ ۵. استفاده از ظرفیت‌های انسانی موجود؛ ۶. اجرای طرح و ۷. بازخورد در سطح رسانه‌های ملی و بین‌المللی.

پس از این احمد به یکی از مدارس عشایری سر زد و با وضع اسف‌بار این مدرسه به فکر افتاد تا طرحی به نام مدرسه کاغذی تدوین کند، او در مرحله ایده‌پردازی برای حل مشکل به جمع‌آوری درب بطری روی آورد ولی ایده اولیه به دلیل مسائل بهداشتی رد شد. به همین دلیل احمد با مشاوران زیادی صحبت کرد تا به ایده‌ای جدید دست پیدا کند، که به ایده جمع‌آوری کاغذ باطله رسید و مقدمات و زیرساخت‌های لازم را برای آن فراهم کرد. این طرح در شورای پژوهش‌سرا و سپس در شورای آموزش و پرورش تصویب شد و چند مدرسه به عنوان مدارس منتخب برای این طرح انتخاب شدند و در آن مدارس به صورت آزمایشی اجرا شد، پس از اجرای کامل این طرح پس از ۵ ماه اولین مدرسه کاغذی تاسیس شد. پس از این موفقیت ۳ مدرسه کاغذی دیگر تأسیس شد، مدرسه پروین اعتصامی در میناچال، مدرسه شهید اشرفی اصفهانی در روستای مظلم کم و مدرسه فضیلت در دولبین از جمله این مدارس است.

روایت زندگی پرفرازونشیب احمد کاظم‌لو، این مدیر و جهادگر دغدغه‌مند در کتاب «مدرسه کاغذی» به رشته تحریر درآمده که به همت نشر «عصر پیشرفت» چاپ شده است.

انتهای پیام/