من کشاورز نیستم، اما وقتی می‌بینم گندم‌کار پارس‌آباد، بیش از دو ماه بعد از تحویل محصولش، هنوز پول زحماتش را نگرفته، واقعاً نمی‌تونم ساکت بمونم. این فقط یک تأخیر ساده در پرداخت نیست؛ این یعنی بی‌توجهی به معیشت، امید و اعتبار قشری که ستون امنیت غذایی کشوره. کشاورز، دلال نیست. ماه‌ها با سختی زمین رو […]

من کشاورز نیستم، اما وقتی می‌بینم گندم‌کار پارس‌آباد، بیش از دو ماه بعد از تحویل محصولش، هنوز پول زحماتش را نگرفته، واقعاً نمی‌تونم ساکت بمونم.

این فقط یک تأخیر ساده در پرداخت نیست؛ این یعنی بی‌توجهی به معیشت، امید و اعتبار قشری که ستون امنیت غذایی کشوره. کشاورز، دلال نیست. ماه‌ها با سختی زمین رو آماده می‌کنه، بذر می‌کاره، با استرسِ خشکسالی، آفت، کم‌آبی و گرما می‌سازه، خرج کود و ماشین‌آلات و کارگر رو از جیب خودش می‌ده… و حالا بعد از همه‌ی این زحمت‌ها، باید منتظر بمونه تا شاید حقش رو بدن؟

الان بیش از دو ماه از تحویل گندم گذشته، ولی هنوز مطالبات گندم‌کاران پارس‌آباد پرداخت نشده. خیلی از اون‌ها زیر بار بدهی موندن، و حتی برای کشت بعدی هم نقدینگی ندارن. اگه قراره نون روی سفره مردم باشه، باید اول حق کسی که گندم این نون رو تولید کرده، پرداخت بشه.

این فقط یک مطالبه‌ مالی نیست؛ این احترام به نان و زحمت مردمه. پارس‌آباد فقط یک نقطه روی نقشه نیست، جایی‌که نان این سرزمین از دل خاکش درمیاد.