به گزارش فریاد ارس، در غائله منحوس حزب خلق مسلمان به تبریز آمد و در شكل دادن كمیته مركزی تبریز و سركوبی آن حزب شیطانی مجاهدت نمود. بسیار زود در تبریز شناخته شد و محیط آنجا را برای ادامه فعالیت مناسب دید.
وی قریب ۶ ماه در جهاد سازندگی تبریز و كمیته مركزی انقلاب اسلامی در كنار برادران دیگر برای تحقق اهداف انقلاب تلاش نمود. از طرف جهاد سازندگی مأموریت یافت كه زمین های بلاصاحب مغان را به زیر كشت ببرد. او این مأموریت را با موفقیت به پیش برد.
سعید در مدتی كوتاه با بسیج كلیه امكانات منطقه در فاصله ای كوتاه قریب سی هزار هكتار از اراضی مغان را شخم زد و بذر پاشی نمود. با این حركت در منطقه مغان انقلاب اسلامی راه خود را باز نمود.
اهمیت این تلاش در سالهای ۵۸ و ۵۹ در آستانه تحریم اقتصادی مملكت از طرف استكبار جهانی هم از بعد تولید و هم از بعد سیاسی در منطقه قابل توجه بود، سعید در انتقال روح و فرهنگ انقلاب در منطقه مغان نقش مهمی را بر عهده داشت.
شبها با برادران سپاه به سر می برد و بر آن فرزندان صادق و مستضعف عشایر درسهایی از انقلاب می آموخت. او كمبودهای تداركاتی سپاه مغان را و همچنین آموزش نظامی را تامین می كرد. باز سعید خود را در محیط مغان مفید یافت.
به پیشنهاد برادران سپاه مسئولیت شهرداری پارس آباد را به عهده گرفت. در این سمت، سعید تلاش فراوان نمود، در واقع باید گفت: مدیریت از تعهد بر مكتب و عشق بر مستضعفین و عشق بر مملكت شكوفا می گردد كه سعید به نحو بارز این خصوصیات را توامان داشت.
پارس آباد شهری دور افتاده و فراموش شده و لگد خورده از طرف خوانین در اندك مدتی خود را باز یافت. شهری كه نه آسفالت داشت، نه حمام عمومی، نه بیمارستان، كانال فاضلاب از درون شهر می گذشت و علاوه بر آلوده سازی بهداشت محیط همه ساله چندین بچه معصوم را به كام خود می كشید و خانواده ها را داغدار می نمود. در شهر دوره دبیرستان در یك مدرسه مختلط تدریس می کرد.
سعید در مدتی كوتاه در سمت شهردار همه این نارسائیها را برطرف نمود. برای پارس آباد دبیرستان دخترانه ساخت. بیمارستان احداث نمود. كانال فاضلاب را پوشاند. خیابانها و پیاده روها را آسفالت نمود. برای مستضعفین از زمین های شهری خانه ساخت، عدالت اجتماعی را در ارتباط با جلوگیری از احتكار و گرانفروشی به اجرا گذارد و در واقع او در آن زمان ناجی پارس آباد بود.
شهید «سید سعید مصطفوی» که نام پدرش «سید مهدی» است و مادرش «سعادت » نام دارد. در بیست و پنجم اردیبهشت 1338، در شهر «خرم آباد» چشم به جهان گشود.
وی تحصیلات خود را تا اول دبیرستان ادامه داد و به عنوان سرباز دلاور ارتشی در بستان بعد از حماسه آفرینی های فراوان با اصابت ترکش توپ به سینه در نهم آذر ماه 1360، به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید در گلزار شهدای زنجان نمادی از ایستادگی و مقاومت در راه وطن است.
جا دارد اگر مسئولین در حیات او قدر او را نشناختند، به پاس شهادتش كردار او را باز شناسند.
انتهای پیام/

Friday, 21 November , 2025